اصفهانیه داشت تو رودخونه ی زاینده رود غرق می شد.
هر چی بهش گفتند: دستت رو بده نجاتت بدیم این کارو نمی کرد.
یکی از آشناهای اون فرد که میدونست جریان چیه جلو رفت و گفت:
دادا دست منو بگیر نمی خواد دستت رو به من بدی